توی خلوت پر از همهمه ام که صدائی به صدا نمی رسه
اگه می تونی منو دعا بکن من که دستم به خدا نمی رسه . . . .
آسمونا ارزونیه پرنده هات جای آسمونا یه قفس بده
همه ی دار و ندارمو بگیر هر چی بودمو دوباره پس بده . . . .
بازم هیچ راهی به مقصد نرسید،من هزارو یک شب معطلم
تا ته جاده ی دنیا رفتمو بازم انگار سر جای اولم . . . .
چرا دنیا با تمام وسعتش واسه من همین ورا یه زخم می ذاشت
پای هر چی دویدمو آخرش حسرت داشتنشو رو دلم گذاشت
سر رو شونه های سنگ روزگار قد این فاصله هق هق میکنم
دارم هر ثانیه اسیر میشم دارم از دوری تو دق میکنم
پشت خنده های مصنوعی من،دل به این بغض گلو شکن بده
روزگار سردمو ورق بزن دسته مهربونتو به من بده
گم شدم توی شبی که خودمم!!!!شبی که حتی یه فانوس نداره
منوباخودت ببر به روشنی آخه هیچکسی مثه تو منو دوست نداره
لک زده دلم واسه یه همزبون شیشه ی دل همه سنگ شده
میدونی دلیل گریه هام چیه؟آی خدا دلم واست تنگ شده....